۱۰ ویژگی مربی کودک توانمند:
همهی ما انسانیم اما ویژگیهای خاص خودمان را هم داریم. مخصوصا ما در جایگاه مربی کودک، بهتر است که ویژگیهای خاص و متمایز خود را حفظ کنیم و در محیط آموزشی و استانداردهای رفتاری که گاهی اوقات تعریف میشوند، غرق نشیویم تا خلاقیت وجودی ما از بین نرود و بتوانیم در ارتباط با کودک، مؤثرتر عمل کنیم. با اینحال، از نظر ما در دوران، این چند ویژگی مهم در بین مربیهای کودک توانمند، مشترک هستند. یک مربی کودک توانمند:
- همیشه آماده است: مهم است که شما به عنوان مربی کودک آمادگی نشان دادن واکنش به هر اتفاق، رفتار و گفتاری را داشته باشید. بخشی از این آمادگی برای واکنش نشان دادن به رفتارها و گفتارهای کودکان میتواند از طریق مطالعه کردن منابع به روز آموزش و پرورش کودک و شرکت کردن در دورههای تخصصی به دست بیاید و بخشی دیگر از آن از طریق مشاهده کردن مربیان متخصص و کسب تجربه در فضاهای آموزشی به دست بیاید. آماده بودن همچنین به معنای تسلط به برنامهی آموزشی به کارگیری شده در فضای آموزشی، کاربردهای متنوع ابزار، به کارگیری خلاقیت برای تولید ابزار لازم و به کارگیری تدبیر برای تصمیمگیری سریع است.
- نظم خاص خود را میشناسد: همانطور که تأکید شد، قرار نیست شما از خود واقعیتان فاصله بگیرید بنابراین میتوانید علیرغم احترام گذاشتن به نظم داخلی فضاهای آموزشی، نظم خاص خودتان را هم شناسایی کنید و به کار بگیرید. مثلا ممکن است بخواهید طبق نیازهای خود در کلاس و یا طبق ساختار ذهنیتان، بخشی از فضای کلاس یا چیدمان داخل کمدها را تغییر دهید. همچنین ممکن است به کارگیری قالبهای آمادهی طرح درسنویسی و … با ساختارهای ذهنی شما مطابق نباشد. میتوانید نسخهی خاص خودتان را داشته باشید و از آن به عنوان منبع اصلی استفاده کنید. شما مربی هستید و الگوی کودکان، پس نظم بصری فضای آموزشی را هم جدی بگیرید.
- به همهی کودکان احترام میگذارد: اگر شما به تک تک کودکان با توجه به مهارتها و توانمندیهای فردی هر کدام احترام نگذارید، فرصت تأثیرگذاری مناسب در محیط و اجتماع را از او میگیرید. کودکان به دنبال یادگیری هستند چرا که با یادگیری میتوانند در محیط پیرامونی خود اثرگذارتر باشند. اگر به کودکان احترام نگذارید، توجه نکنید و بدون در نظر گرفتن توانمندیهاشان با آنها برخورد کنید و در نتیجه کودکان نسبت به محیط آموزشی احساس تعلق نداشته باشند، انگیزهی آنها برای اثرگذاری در محیط و به دنبال آن شوق آنها برای یادگیری، کمتر میشود.
- نقطهی تعادل بین زندگی فردی و حرفهای خود را میشناسد: فراموش نکنید که حال شما، میزان رضایت از زندگی شما و میزان رضایت از کاری که انجام میدهید، همه روی حال کودک و در نتیجه جهانبینی او تأثیرگذارند. مربی کودک بودن، یکی از نقشهای شما در زندگی است. همهی ما نقشهای دیگری مثل مادر یا پدر بودن، همسر بودن، شهروند بودن و … هم به عهده داریم و توجه کردن به نقشهای دیگرمان با نگاهداشتن ما در بستر زندگی واقعی، توان ما برای مربی کودک بودن را نیز افزایش میدهد.
- منعطف است: یادتان باشد که شما مربی کودکان هستید، بنابراین نسبت به اجرای برنامهریزیهای خود انعطاف به خرج دهید. اگر برنامهی آموزشی فضایی که در آن کار میکنید از قبل تعیین شده است میتوانید با مشاهدهگری حرفهای خود، علائق کودکان را از طریق به کارگیری ابزار مرتبط در طرح درسهایتان وارد کنید. فراموش نکنید کودکان هم مثل ما، فقط روزهای خوشایند را تجربه نمیکنند و در جایگاه خود غصه، فشار، سختی و درد را نیز تجربه میکنند. اگر روزی کودکان شما بیشتر از یک مربی به یک رفیق همدل احتیاج داشتند، با حفظ مرزهای مناسب، رفیقشان باشید.
- خودش است: در جای جای این متن کوتاه به این مسأله اشاره کردیم که برای مربیگری کودک، نیازی نیست از خودتان فاصله بگیرید. به عنوان مثال، یک مربی میتواند با رفتاری پر از آرامش و با صدایی آرام کنار کودکان تجربههایی بینظیر خلق کند در حالی که مربی دیگری با صدای بلند و رفتاری پر شور این کار را انجام بدهد. کودکان با حال خوب شما ارتباط بهتری برقرار میکنند نه با تظاهر شما به مربی آرام یا مربی پر شور بودن.
- به نقش خانواده در برنامههای آموزشی توجه میکند: کودکان ممکن است به تنهایی در فضای آموزشی حضور داشته باشند اما با خود بستهای پر از رسوم و عقاید خانوادگی، الگوهای رفتاری-فرهنگی و اخلاق اجتماعی به همراه دارند. در راستای ساختن ارتباطی اثرگذار و تنظیم برنامههای آموزش، مشاهده و ارزیابی، اگر به حضور خانوادهها و اجتماعی که کودک در آن زندگی میکند توجه نکنیم، گویی بخشی از وجود کودک را نادیده گرفتهایم. البته برای کسب این نوع آگاهی، تنها جلسات حضوری با والدین کافی نخواهد بود. میتوانید با توجه به میزان همراهی خانوادهها، از راههای خلاقتری برای این کار استفاده کنید.
- مشتاق یادگیری است: اگر مشتاق به یادگیری نیستید، انتظار این که کودکانی که همراهتان هستند به یادگیری مشتاق شوند، میتواند انتظار دور از ذهنی باشد. در کارگاههای مختلف شرکت کنید، کتاب بخوانید، فیلم تماشا کنید، پژوهش کنید! نگذارید دانشتان کهنه شود و تجربهتان بر آن سوار، چرا که در این صورت در دام چرخهی باطل تجربههای تکراری خواهید افتاد. از همه مهمتر، بگذارید کودکان در جریان یادگیریهای شما قرار بگیرند. میتوانید گاهی برایشان از خاطرات حضورتان در دورههای آموزشی حرفهایتان بگویید.
- میداند انتهایی برای دانشآموزی کودکان وجود ندارد: کودکان میتوانند تا ابد بیاموزند! اگر این را فراموش کنید ممکن است اهداف آموزشی محدود کنندهای تعیین کنید و هم خودتان بندهی هدف شوید و هم کودکان را به دنبال خود بکشانید. اهداف آموزشی سادهتر را زیرمجموعهی اهدافی بزرگ و بلند مدت قرار دهید تا از این مهم غافل نشوید و بدانید آنچه در نظرتان است تنها قطرهای است از یک اقیانوس.
- به تقویت مهارتهای فردی خود توجه میکند: حرفهای باشید اما همانطور که در بخش ایجاد تعادل ذکر کردیم، مراقب خودتان هم باشید. علاوه بر اینکه الگوی رفتاری کودکان هستید، میتوانید با ارتقاء سطح کیفیت زندگی خود از طریق کسب و تمرین مهارتهایی مثل کنترل خود، بیان احساسات، توجه به تندرستی، لذت بردن از لحظه و … زندگی لذتبخشتری را برای خود و کودکان سرزمینمان بسازید.
شما یک مربی کودک هستید و مسئولیت مهمی بر عهده دارید،خودتان را دست کم نگیرید.
نوشته شده توسط: فاطمه صادقی – کارشناس ارشد آموزش کودک
دیدگاهها